


دانلود بازی Ryse: Son of Rome v1.0.0.153 نسخه P2P برای PC
توضیحات
Ryse: Son of Rome نام عنوانی سوم شخص در سبک اکشن، ماجراجویی، هک اند اسلش می باشد که توسط استودیوی بازی سازی شرکت Crytek ساخته شده و در تاریخ 10 اکتبر 2014 توسط Microsoft Studios برای سیستم عامل ویندوز و پلتفرم Xbox One منتشر شده است. بازیکنان کنترل ماریوس تیتوس (Marius Titus)، ژنرال رومی را به عهده می گیرند که در تلاش است تا انتقام خانواده کشته شده خود را بگیرد. در طول بازی، بازیکنان به سلاح هایی دسترسی پیدا می کنند که می توانند برای حمله به دشمنان یا دفاع از خود استفاده شوند. به عنوان مثال، بازیکنان مجهز به شمشیری هستند که میتوان از آن برای ضربه زدن و کشتن دشمنان استفاده کنند و همچنین سپری که میتواند برای منحرف کردن حمله دشمنان و شکستن دفاع آنها استفاده شود. قدرت هر حمله می تواند توسط بازیکنان تعیین شود. علاوه بر نبردهای مبتنی بر اسلحه های سرد، بازی دارای نیزه و پرتاب نیزه است که به عنوان سلاح های دور برد مورد استفاده قرار می گیرند.
بازی Ryse: Son of Rome با ژنرال رومی ماریوس تیتوس آغاز می شود که دفاع از رم در برابر تهاجم بربرها را رهبری می کند. ماریوس امپراتور روم نرون را به اتاق امنی هدایت می کند. به دستور نرون، ماریوس شروع به گفتن داستان زندگی خود برای امپراتور می کند.
ماریوس داستان خود را به عنوان یک لژیونر رومی آغاز می کند که در لژیون دوم خدمت می کرده و قبل از اعزام به اسکندریه به ویلای خانواده تیتوس در رم باز می گردد تا از آنها دیدن کند. ملاقات او با وقوع یک تهاجم ناگهانی بربرها که منجر به مرگ والدین و خواهرش می شود، کوتاه می شود.
فرمانده ویتالیون که در کنار پدر ماریوس خدمت می کرد، او را به لژیون چهاردهم منتقل می کند و به ماریوس قول انتقام برای مرگ خانواده اش می دهد. ویتالیون لژیون چهاردهم را به استان شورشی بریتانیا هدایت می کند، جایی که ناوگان حمل و نقل آنها تقریباً توسط زنجیره های رودخانه نابود می شود.
کشتی ماریوس مورد اصابت توپ قرار می گیرد، اما او زنده می ماند و حمله ای را رهبری می کند که برج های زنجیر را از بین می برد و از نابودی ناوگان رومی جلوگیری می کند. ویتالیون تحت تأثیر وی قرار گرفته و او را به درجه سنتوریون ارتقا می دهد. لژیون چهاردهم به یورک راهپیمایی می کند و در راه نبردهای متعددی با شورشیان بریتانیایی انجام می دهد.
پس از رسیدن به یورک، ماریوس لژیون چهاردهم را در حمله به ارتش شورشی رهبری می کند و اسوالد پادشاه بریتانیا و دخترش بودیکا را اسیر می کند. لژیون چهاردهم، اسوالد و بودیکا را به حضور باسیلیوس پسر نرون می آورد که او اسوالد را مجبور می کند فاش کند که بریتانیایی ها برادر باسیلیوس کومودوس را به کجا فرستاده اند.
پس از اینکه اسوالد به رومیان اطلاع داد که کومودوس به ساکنان آن سوی دیوار هادریان مبادله شده است، باسیلیوس به لژیون چهاردهم دستور می دهد تا به سمت شمال حرکت کنند و کومودوس را بازگردانند. در طول مبارزات انتخاباتی در آنجا، یک گروه جاسوسی رومی به رهبری ماریوس و ویتالیون توسط بربرها در کمین قرار می گیرند. ویتالیون دستگیر می شود، در حالی که ماریوس به دره می افتد اما زنده می ماند.
ماریوس که به سمت کمپ اصلی بربرها می رود (جایی که می خواهند مرد حصیری را با ویتالیون در داخل بسوزانند)، رهبر بربرها را می کشد و ویتالیون و کومودوس را نجات می دهد. با بازگشت به یورک، ماریوس و ویتالیون در یک معاهده صلح بین رومی ها و بریتانیایی ها شرکت کردند.
با این حال، کومودوس اسوالد را میکشد، در حالی که بودیکا فرار میکند، شورشی به راه میاندازد، و ماریوس متوجه میشود که در واقع خود امپراتور نرون مسئول تهاجم قبلی بود که منجر به مرگ خانوادهاش شد. کومودوس پس از مأموریت به لژیون چهاردهم برای دفاع از شهر از یورک فرار می کند.
ماریوس خود را قربانی می کند تا آخرین کشتی های رومی بتوانند از شهر فرار کنند. با این حال، ماریوس توسط الهه رومی سامر (Summer) زنده میشود و عهد میکند که انتقام خانوادهاش را بگیرد و نرون و پسرانش را بکشد. با بازگشت به رم، ماریوس وارد لودی می شود تا مستقیماً با نرون و پسرانش مقابله کند.
ماریوس در لباس ژنرال افسانه ای رومی داموکلس، باسیلیوس را پس از شرکت در یک مبارزه خصوصی گلادیاتورها برای او می کشد. پس از آن، او یک فالگیر را آزاد می کند که پیشگویی می کند که ماریوس توسط داموکلس کشته خواهد شد، اما او داموکلس را نیز خواهد کشت.
او همچنین به ماریوس می گوید که او نمی تواند نرون را بکشد، زیرا امپراتور فقط با شمشیر خودش می تواند کشته شود. او با ورود به کولوسئوم، قبل از شرکت در دوئل با کومودوس، در یک سری نبردهای صحنه ای شرکت می کند. علیرغم تلاشهای کومودوس برای به راه انداختن مبارزه به نفع خود، از جمله استفاده از گاز سمی در تلاش برای ناتوان کردن او، ماریوس او را نیز شکست میدهد، سر او را از تن جدا میکند و به نرون قول میدهد: "تو بعدی هستی!".
ماریوس از کولوسئوم فرار می کند و با ویتالیون ملاقات می کند و ویتالیون به او اطلاع می دهد که یک ارتش وحشی مهاجم به رهبری بودیکا در حال نزدیک شدن به روم است و مشتاقانه برای انتقام کومودوس که پدرش را به قتل رسانده است. در طول نبرد بعدی، ویتالیون توسط بودیکا کشته شد و ماریوس فرماندهی را بر عهده گرفت. او که در یک نبرد با او روبرو می شود، سر او را از تن جدا می کند.
روایت به مکالمه نرو و ماریوس بازمی گردد. امپراطور که مدتها بود به این نتیجه رسید که داموکلس ماریوس است، به داخل کاخ فرار می کند. هنگامی که ماریوس وی را تعقیب میکند، خدای باد شمال، آکیلو، موقتاً مانع او میشود، که معلوم میشود در کل داستان به نرون و پسرانش کمک کرده است، زیرا میخواهد روم ویران شده را ببیند.
با این حال، سامر مداخله میکند و به ماریوس اجازه میدهد با نرون مقابله کند و هم امپراتور و هم خودش را به سر پناه بفرستد. ماریوس به مرگ خود می افتد، در حالی که نرون به طرز شرورانه ای بر روی شمشیر غول پیکری که متعلق به مجسمه عظیمی از خودش است میخکوب می شود، بنابراین هر دو پیشگویی که در اوایل داستان برای ماریوس گفته شده بود برآورده می شود: ماریوس و داموکلس یکدیگر را خواهند کشت و نرون به دست شمشیر خود هلاک می شود.
داستان با صدایی از سامر به پایان می رسد که نشان می دهد به دلیل تلاش های ماریوس، تهاجم دفع شد و روم به مدت هزار سال ادامه خواهد داد و تا آخرین روزهای بشر دوام خواهد آورد…